پژوهشنامه حقوق اسلامي بهار و تابستان 1391; 13(1 (پياپي 35)):189-206.
مباني فقهي حقوق محيط زيست
فهيمي عزيزاله,عرب زاده علي
حقوق محيط زيست - در معناي مصطلح امروزين آن - محصول بحران هاي زيست محيطي
بعد از جنگ جهاني دوم و همچنين جريانات منتقد مدرنيته مي باشد. واکنش حقوقي که در ادامه
سير واکنش هاي علمي، اجتماعي و سياسي سعي در حل و فصل تعارضات جدي حيات مدرن با محيط
زيست دارد که از ابتدا ملتزم و مستخرج از ادبيات ديني اديان بزرگ جهاني نبوده است و
شايد به همين سبب به کاربردن تعبيري همچون حقوق محيط زيست اسلامي عجيب بنمايد. مسأله
اما از نقطه نظر اسلام که منصرف و بي توجه به هيچکدام از عرصه هاي حيات انساني نمي
باشد، شکل ديگري پيدا مي کند، از سوي ديگر اسلام با مقيد نمودن انسان از ابتدا سعي
در سامان دادن به رابطه اي متعادل و متکامل ميان انسان و محيط پيرامونش داشته است.
مقاله حاضر تلاشي اندک در جهت استخراج دست آوردهاي
فقه شيعه در راستاي حفاظت از محيط زيست مي باشد. در ضمن اينکه نگارنده متوجه و معترف
به اين مسأله نيز مي باشد که بررسي فقه شيعه و محيط زيست بدون در نظر گرفتن، اقتصاد،
سياست، هنر و از همه مهم تر فلسفه اسلامي ابتر و ناقص است اما مجال حاضر را براي مقصود
مذکور کافي نمي داند. در مقاله حاضر ذيل سه بخش به بررسي قواعد فقهي، نهادهاي فقهي
و احکام فقهي در نسبت و با آثار محيط زيستي پرداخته شده و بررسي هاي حقوقي را به مجال
ديگري واگذار نموده است