نقد کارشناسی بر برداشت آب در چهارمحال و بختیاری و انتقال آب به فلات مرکزی از نگاه قوانین و مقررات مل
دوست ارجمندمان رحیم علیمحمدی پژوهشگر برجسته مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری در دومین یادداشتی که با عنوان تونل گلاب(قسمت دوم) برای تارنمای طبیعت بختیاری ارسال کرده است، ماجرای برداشت آب در چهارمحال و بختیاری و انتقال آب به فلات مرکزی را از نگاه قوانین و مقررات ملی و بینالمللی مورد نقد کارشناسی قرار داده که در ادامه نخسین یادداشت منتشره، در زیر مشروح آن به اشتراک گذاشته شده است:
تونل گلاب(قسمت دوم)
رحیم علیمحمدی
دوم فروردین ماه روز جهانی آب گرامیباد.
مجمع عمومیسازمان ملل دهه ۲۰۱۵ – ۲۰۰۵ با شعار “آب برای زندگی” ، سال ۲۰۱۳ را به عنوان سال بین المللی “همکاری در عرصة آب” اعلام نموده و یونسکو نیز دوم فروردین ماه را به عنوان روز جهانی آب با شعار “آب در هر مکان برای همگان با همکاریهای بین المللی” نام گذاری نموده است.
یکی از دلایل اصلی این که دوم فروردین ماه به عنوان روز جهانی آب نامیده شده آن است که همه مسئولین و دست اندرکاران آب، اهمیت آب و نقش آن رادر حیات و توسعه جوامع درک نموده و به این مهم دست یافته اند که باید در نحوه استفاده از آن نهایت دقت، صرفه جویی و افزایش بهره وری مبذول گردد و همۀ مردم ضمن رعایت نکات فوق به کودکان خود از خردسالی این نکات و حساسیتهای مربوط به آب را بیاموزند. دین مبین اسلام نیزبه اندازه کافی راجع به آب، قوانین و دستورات خاصی را توصیه نموده است ، اما این که چرا ما مردم به آنها عمل نمیکنیم یا آن قوانین را تفسیر به رای نموده و بهره برداری مینماییم جای بحث دارد.
مروری بر قوانین و مقررات ملی و بین المللی:
قوانین و معیارهای سازمان بین المللی یونسکو برای طرحهای انتقال آب بین حوضه ای:
۱- حوضه مبدا نباید با کمبود جدی آب مواجه شود.
۲- کیفیت زیست محیطی در حوضههای مبدا و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند.
۳- اجرای طرح نباید باعث بروز اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود.
۴- منافع خالص ناشی از اجرای طرح عادلانه بین حوضهها تقسیم گردد.
قوانین داخلی در خصوص انتقال آب بین حوضه ای:
۱- اصل ۴۵ قانون اساسی جمهوری اسلامیایران “آبهای دریاها ، زه آبهای جاری در رودها و انهار طبیعی و درهها و هر مسیر طبیعی دیگر اعم از سطحی و زیر زمینی و سیلابها و فاضلابها و زه آبها و دریاچهها و مردابها و برکههای طبیعی و چشمه سارها و آبهای معدنی و منابع آبهای زیرزمینی از مشترکات بوده و در اختیار حکومت اسلامیاست و طبق مصالح عامه از آنها بهره برداری میشود. مسئولیت حفظ و اجازه و نظارت بر بهره برداری از آنها به دولت محول میشود”.
۲- قانون اجازه الحاق آب کوهرنگ به زاینده رود مصوب ۷/۱/۱۳۰۱، “تأمین مسائل مالی طرح از طریق استقراض محلی از اهالی و در صورتی که خسارتی بابت اجرای طرح وارد شود میبایست جبران گردد).
۳- قانون مجازات عمومیمصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴، قطع عمد آب دیگران جرم تلقی میگردد”.
۴- مصوبه هیئت وزیران در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۸۲ در رابطه با طرحهای انتقال آب، “با توجه به نقش آب در توسعه ملی و ارزش افزوده اقتصادی آن در بازارهای منطقه با لحاظ منافع ملی و بر اساس طرح جامع آب کشور مبادله آب با رعایت توجیهات فنی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی در برنامههای توسعه لحاظ گردد”.
۵-در بند۵ ماده ۱۷ قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصریح شده” طرحهای انتقال آب بین حوضه ای باید از دیدگاه توسعه پایدار، با رعایت حقوق ذینفعان و برای تامین نیازهای مختلف مصرف، مشروط به توجیه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و منافع ملی مورد نطر قرار گیرد“.
آیا براستی این همه قوانین و دستورات برای چه وضع شده است، چرا دید ما نسبت به قوانین تک بعدی است؟!
لذا با توجه به مسائل مترتب بر تونل انتقال آب گلاب، علت احداث تونل گلاب چیست؟
۱- به منظور انتقال آب به کاشان، آران و بیدگل
آب مورد نیاز درطرح انتقال آب به کاشان، برای سالهای آینده معادل ۱٫۷ متر مکعب میباشد در صورتی که تونل گلاب در شرایط عادی ۲۲٫۵ مترمکعب و در حالت ماکزیمم بیش از ۳۰ مترمکعب در ثانیه آب را از رودخانه زاینده رود (حجت آباد) به سمت رضوانشهر منحرف نموده و انتقال میدهد. به علاوه، طرح انتقال آب به کاشان چند سالی است که با استفاده از سیستم پمپاژ تیران- کرون بهره برداری میگردد. در شرایط جدید، استفاده از تونل گلاب به دلیل قرار گرفتن تونل در منطقه گلاب در کد ارتفاعی حدود ۲۸۰- (تونل در منطقه گلاب حدود ۲۸۰ متر زیر سطح زمین است) نیاز به صرف انرژی و هزینههای بیشتری (هزینههای ثابت و جاری) میباشد. حفر تونل گلاب تنها سودی که برای مردم مصرف کننده آب در کاشان، آران و بید گل دارد افزایش چشمگیر هزینهها و قیمت تمام شده آب است.
۲- برداشت آب در استان چهارمحال و بختیاری
رودخانه زاینده رود به دلیل تشکیلات خاص زمین شناسی، شرایط توپوگرافی منطقه و مورفولوژی خاص رودخانه در استان چهارمحال و بختیاری باعث زهکشی کل اراضی در استان میگردد و این موضوع عاملی در جهت افزایش دبی رودخانه است. رودخانه بر اساس تقسیمات جغرافیایی کشور، از سرآب رودخانه ، ارتفاعات زردکوه بختیاری، منطقه کوهرنگ تا نزدیکی قلعه شاهرخ در استان چهارمحال و بختیاری است و از آن به بعد تا حجت آباد وارد منطقه جغرافیایی استان اصفهان میگردد (سد، مخزن سد زاینده رود و سد تنظیمیزاینده رود)، از پایین دست حجت آباد تا حدود چم نار، رودخانه مجدداً وارد استان چهارمحال و بختیاری و سپس وارد استان اصفهان میشود. ورودی تونل گلاب و ایستگاه هیدرومتری در محل سد تنظیمیزاینده رود، مرز ورودی به استان استان چهارمحال و بختیاری بوده و ایستگاه آب سنجی دیگری در نزدیکی پل زمانخان قرار دارد و بیشترین برداشتها در حدفاصل این دو ایستگاه هیدرومتری قرار دارند. بر اساس آمار شرکت آب منطقه ای حجم سالیانه آب ورودی به استان با حجم جریانات خروجی برابر و در سالهای پر آبی بیشتر میباشد. این در حالی است که کشاورزان حاشیه رودخانه از قدیم حق آبه داشته اند و تعدادی بهره بردار نیز حق آبه از وزارت نیرو همانند: کارخانجات، صنایع بزرگ، کشت و صنعتهای جدید کشاورزی، شهرها و روستاهای جدید، در استان اصفهان و یزد خریداری نموده اند. و در طومار شیخ بهایی به صراحت ذکر شده است که سرآب رودخانه حق برداشت آب را دارند و از قانون تقسیمات آب مبرا هستند.
۳- آلودگی رودخانه
تا بحال گزارشی دال بر آلودگی رودخانه توسط محققین در حد فاصل بالا دست پل کله گزارش نشده است. تنها در سال ۱۳۸۷ به دلیل برخورد یک دستگاه بلدوزر متعلق به اداره راه و ترابری استان چهارمحال و بختیاری به منظور تعریض جاده با لوله خط انتقال نفت به پالایشگاه اصفهان باعث آلودگی مقطعی گردید که این قضیه تنها یک حادثه بوده است. اما مطالعات تونل گلاب در سال ۱۳۷۳ و عملیات اجرایی آن در سال ۱۳۸۴ شروع گردید.
با توجه به قوانین مذکور و واقعیتهای میدانی، تونل انتقال آب گلاب یک کار غیر کارشناسی و سیاسی است و چنانچه جریان رودخانه زاینده رود منحرف گردد ، نتیجه آن خشک شدن رودخانه در حدفاصل حجت آباد تا باغ بهادران بوده و اتفاقات زیر قابل پیش بینی خواهد بود.
الف- جمعیتی برابر ۴۳۵۰۰ نفر که در حال حاضر شاغل و دارای مسکن، مدرسه و امکانات رفاهی نسبی (ساکنین قراقوش، گرمدره، مارکده، یاسه چای، هوره، سوادجان، دشتی، چم کاکا، چم عالی، چم جنگل، ایلبگی، چم خلیفه، چلوان، چم زین،شوراب صغیر، شوراب کبیر، محمد آباد، صادق آباد، سامان، کاهکش، چم خرم، چم نار، قسمتس از شهر بن در استان چهارمحال و بختیاری و تعدادی روستا و شهر در استان اصفهان)هستند به کجا مهاجرت اجباری خواهندنمود؟ شهر اصفهان و یا دیگر شهرها، مسئله اشتغال مجدد، سرپناه و امکانات رفاهی مورد نیاز آنهاچه خواهد شد؟
ب- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه رودخانه زاینده رود باعث ایجاد محیطی تفرجگاهی برای بیشتر مردم خصوصاً ساکنین استان اصفهان شده است که معمولاً در طول ایام سال خصوصاً فصول بهار، تابستان و اوایل پاییز مورد استفاده قرار میگیرد که این خود باعث آرامش و تسکین اعصاب مردم استان اصفهان میگردد.
ج- فضای سبز ایجاد شده در حاشیه و تپه ماهورهای اطراف رودخانه، ضمن ایجاد فضای سبز، لطافت هوا و تولید اکسیژن، تولید هوای پاک و حرکت این توده هوا با توجه به جهت وزش بادهای غالب منطقه به سمت شهر بزرگ اصفهان، باعث پاکی و لطافت هوای شهر میگردد. باغات حاشیه رودخانه چنانچه حتی یک ماه با خشکی رودخانه مواجه شوند برای همیشه از بین خواهند رفت.
د- رودخانهها با توجه به وضعیت توپوگرافی، شیب کف، مورفولوژی خاص و میزان دبی جریان یافته در رودخانه دارای خودپالایی و تصفیه خودکار آب میباشند. با انحراف آب رودخانه این ویژگی از بین خواهد رفت و در بستر رودخانه جریانی متعفن وجود خواهد داشت که باعث آلودگی محیط زیست و از بین رفتن آبزیان و محیط با طراوت اطراف خواهد شد.
ه – بیش از ۹۳ درصد آب رودخانه زاینده رود از استان چهارمحال و بختیاری تامین میگردد، در قوانین و مقررات ملی و بین المللی اشاره شده که حق تقدم برداشت و مصرف آب غیر از شرب با سرآب رودخانه میباشد. حال اگر ما تابع قانون هستیم چه لزومیدارد که آب رودخانه منحرف گردد. اگر خشکسالی است که چنین است چه لزومیبه کشت برنج و احداث کارخانجات صنعتی در استان اصفهان میباشد؟
و- یکی دیگر از قوانین ملی و بین المللی صرفه جویی مصرف آب در حوضه مقصد است. آیادر استان اصفهان در بخش کشاورزی الگوی کشت یهینه رعایت میگردد (کشت برنج حذف شده است)؟ چمنزارهای وسیع با مصرف آب زیاد حذف شده اند؟ چرا در بخش شرب مصرف سرانه آب بجای ۱۷۰ لیتر در روز ۳۰۰ لیتر منظور شده است؟ در بخش صنایع، مگر صنایع نیازمند آب بر حسب قانون نباید در مناطق پر آب ساخته شوند؟ چرا تمام کارخانجات صنعتی تنها در اصفهان میبایست احداث گردند؟ اینها با کدامین قوانین ملی و بین المللی سازگاری دارند؟در اصفهان با مصرفی معادل شش میلیون مترمکعب در سال چنانچه ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی گردد با منظور نمودن راندمانهای انتقال و توزیع آب معادل میانگین آورد جریان سد زاینده رود صرفه جویی خواهد شد.
به نظر میرسد چنانچه بدون در نظر گرفتن مسائل ناسیونالیستی، سیاسی، منافع گروهی و با دیدی ژرف، آینده نگری و چند بعدی مدیریت صحیحی بر رودخانه زاینده رود اعمال گردد، میتوان بدون خشک شدن و انحراف رودخانه به استفاده پایدار از رودخانه دست یافت به گونه ای که در سراسر رودخانه زاینده رود صدا و نغمه جریان آب به گوش برسد.